قبلا پشت قبضها، روی بلیط اتوبوس، روی کبریت و جاهای دیگه که الان حضور ذهن برای گفتنشون رو ندارم نصیحتهایی دیده بودم، الان دیدم روی قبضی که برامون اومده نوشته شده:
به کودکان خود بیاموزیم که مهر بورزند، به خود و دیگران مهر بورزند و تعارض را بدون خشونت حل کنند.
(معاونت اجتماعی دادگستری)
قبلا فکر میکردم که چهکار خوبی میکننن که از یه فضایی که بلااستفاده مونده بعنوان یک منبع برای کارهای مفید استفاده میشه.
بعدا با خودم گفتم آیا این روشها جواب میده اصلا؟
چه آماری وجود داره که این موضوع رو تصدیق کنه و حداقل چند درصد خشک و خالی رو نشون بده، که بله واقعا حداقل دو سه درصدی مفید بوده.
بعد اینکه که با مفاهیمی مانند ایدئالیسم (آرمان گرایی و کمالطلبی) و (پراگماتیسم و عملگرایی) آشنا شدم فهمیدم که برای کشتن هر تغییری باید آنقدر انتظارات خودمون رو از راهحلها بالا ببریم و آنقدر غر بزنیم که آیا این واقعا جوابگو است یا نه، تا همانها هم که بهزور میخواستند تغییری ایجاد کنند هم منصرف شوند و عطای احتمالی آن تغییر را به لقایی که ما با انتظارات خودمان ساختهایم ببخشند. و بیخیال همهچیز شوند (کاری که شبکههای ماهوارهای میکنند). و گفتم هر چه باشد آنها قبلا هیچکاری در این مورد نمیکردند حالا نسبت به قبل بهتر شده و این یعنی توسعه.
و اخیرا هم فکر کردم که با این تغییرات جزیی و پراکنده نمیشود مشکلات را با سرعت معقول و بهصورت ریشهایتر حل کرد. و نیازمند به قوانینی هستیم که تصمیمگیرندگان کشور را به این سمت ببرد که تغییرات را هارمونیک به پیش براند، یعنی ساختاری بسازیم که ما را مجبور به اینکار کند که حتی اگر یک انسان بداندیش و خودخواه با دید غیر سیستمی هم بر سر کار بنشیند باز هم بتواند با سرعت معقولی کار ها را به درستی انجام بدهد! اینکه آیا میشود همچین ساختاری ساخت یا خیر را چندان مطلع نیستم اما مانند هر شاگردی به معلم خودم در حوزه علوم سیاسی در این مورد اعتماد کردهام، چون او به این راه معتقد است، خیلی دوست دارم بفهمم که چگونه میتوانیم برای خودمان به اینصورت قوانین بگذاریم، که هم دچار ایدئالیسم نشویم و هم ساختار مفیدی بسازیم.
انگار از بحث کمی خارج شدم، داشتم در مورد تبلیغات روی قبض مینوشتم برایم جالب بود که اینبار نه پشت قبض که کسی نمیبیندش و اصلا برایش مهم نیست، که روی آن (که همیشه اول از همه چیز به هزینهای که برای خودمان رقم زدهایم نگاه میکنیم) گذاشتهاند. این هم نشان داده که در رابطه با اثربخشیِ نوشته هم بهتر شده ایم. خدا رو شکر میکنم: خدا رو شکر.