داشتم زندگیام را میکردم، که دیدم یک نفر که نمیشناختم برایم در تلگرام چیزی نوشته است، معمولا عادت به اینگونه اتفاقات ندارم، اما ترجیح دادم بجای اینکه «بله بفرمایید؟» یا «ببخشید من علاقهای ندارم...» بگویم، همان اول بلاکش کنم، و به ادامه زندگیام در اکوسیستم دیجیتالی پرداختم (جدیدن میبینم همهجا از اکوسیستم دیجیتالی میگویند، فکر کنم باید در استفاده از این ترکیب احتیاط کنم!،فقط آقا معلم اینطوری نیست، همان موقعها که بهم عیدی هم میدادند ترجیحم این بود که بهجای هزار تومن هزار و دویست تومن میگرفتم تا با بقیه فرق کند).
صبح دیدم برایم (با اکانتی دیگر) چند خط فحش و تهمت بیسوادی نوشته بود، اولش خوشحال نشدم اما چون دیدم در متنش نوشته که به دوستانش میگوید که من را بلاک کنند کمی ترسیدم که با بسته شدن اکانتم، محتوایم را در تلگرام از دست بدهم.
که این خود نشان میدهد تلگرام خیلی دفترچه یادداشت خوبی یا انبار امانتداری برای نگاهداری اطلاعات نیست و اگر خودم مدل حاکم بر تلگرام را خوب درک میکردم از تمام متون و تصاویر و ویدیو و آدرسهای اینترنتی که لازم داشتم فایل پشتیبانی میگرفتم تا با بدجنسی یا انتقام دیگران و یا جمع شدن تلگرام یا تغییری کوچک در قوانین تلگرام تمام آنها از دست نروند.
خلاصه نشستم و بعد از چند ثانیه عذا گرفتن بر رفتار اشتباه دیجیتالی و آنلاین خودم، تصمیم گرفتم که او را از تصمیمش برای نابودی اطلاعاتم که روی تلگرام ذخیره کرده بودم برگردانم.
بحثهای ضعیف و کمعمق تلگرامی من
متن زیر را که آنجا کمی هولهولکی و با چند غلط گرامری و املایی برایش نوشتم را اینجا با کمی ویرایش برای نمایش در اینجا بهینهتر کردم:
اصلا بگذارید برای اینکه بهتر بشود آن زمان و فضا که میان من و او و تلگرام برقرار بود درک کنید، آن را اینجا بازسازی کنم:
او:
سلام (و چندتا حرف خوب هم مناسب با حال خودتان تصور کنید).
من:
(او بلاک شد.)
او:
چند خط فحش (خودتان چنتا از آنهایی که گوشه ذهنتان برای روز مبادا نگه داشته اید را تصور کنید.)
چنتا هم انتقاد از بی سوادی من در فضای به قول خودش مجازی اینکه من او را report کردم و بایسته نبود که اینجوری واکنش نشون میدادم.
و تهدید به مقابله به مثل
من در ابتدا:
(بلاکش کردم.)
من بعد از کمی سبک و سنگین کردن:
من شما رو ریپورت نکردم
من فقط هرکسی که نمیشناسم رو اگر دوست داشته باشم بلاک میکنم.
که این هم کاملا واضح و مبرهنه، دوست عزیز نا آشنا [عزیز بودنش را به زور نوشتم].
ریپورت کردن در فضای دیجیتال (و نه مجازی که شما میگین) تقریبا برابر با شکایت پیش نیروی انتظامی یا دیگر سازمانهای مسئول امنیت مردم هست، که در این فضا هر کسی فرد دیگری را Report کند به این معنی است که او فرد مزاحمی است و مسئولان تلگرام خواستهاند کسانی که در این فضا با هم ارتباط میگیرند، با خیال راحت ادامه بدهند و از مزاحمتها در امان باشند ولی اینگونه ممکن است تعداد زیادی مزاحم فیزیکی یا انسان و یا مزاحمهای دیجیتالی مثل روباتهای تلگرامی برای هر کسی پیام ارسال کنند [نمیدونستم میشه یا نه!]، و برای هر فردی هر روز بهغیر از پیامهای خود خواستهاس تعداد زیادی پیام هم دریافت کند که او آنها را نخواسته است و کمکم بخواهد که از این خانه و این جمع که خیلی ها مزاحم او میشوند دور شود.
اما Block کردن:
تقریبا معادل است با بستن در خانه خود به روی کسی که در میزند و وقتی در را باز میکنی چیزی میگوید، شما و من و هر انسان سالمالعقل دیگری این را میداند که میتواند حتی بدون اینکه حرفی بزند در را ببندد یا اصطلاحا Block کند.
من نمیتوانم به کسی قول بدهم وقتی در خانهام را زد حتما در را برایش باز کنم (یعنی متن او را بخوانم)، این هم بیشتر به ترجیحات من برمیگردد و ارزشی که برای زمانم قائل هستم و اولویتهای من، و به کس دیگری ربطی ندارد، هیچ ربطی!
شما اگر اینگونه در آمریکا هم رفتار کنی ممکن است به غیر از بستن در خود به روی فردی، طبق قوانین همان کشور کسی که وارد حریم خانه شما میشود (که در آن خانه هم شامل آن میشود) اگر احساس خطر کنید او را هم برای زندگی کردن بلاک کنید، که قانون حمل سلاح در آمریکا یکی از مقدمات اینکار و ملزومات این طرز تفکر است (درست یا غلطش هم به من و تو که شهروند آن کشور نیستیم هیچ ربطی ندارد).اما اینکه شما احساس کردید من شما را report کردهام هم دلیلش به آنچه در ابتدا گفتم باز میگردد:
قوانین یک کشور به کسی که مرتب در خانههای دیگران را میزند اما با واکنش سرد دیگران مواجه میشود را نه یک شروند متمدن که او را یک مزاحم یا گدا (ی مال مردم یا توجه مردم) میداند و برای جمع آوری آنها تلاش میکنند، وقتی متوجه شوند که کسی در خانه دیگران را میزند و دیگران محل نمیگذارند، تلگرام فکر میکند که او هم یک مزاحم است پس اقدامات لازم را برای جلوگیری از این ایجاد مزاحمتها را انجام میدهد.
شما احتمالا بهغیر از من به چند نفر دیگر هم پیامی یا پیامهایی دادهاید و در بهترین حالت؛ یا زمان داشتهاند یا از شما خواستهاند مکالمه را پایان بدهید، یا اینکه در میانه صحبت و بحث، شما را report یا block کرده اند.
وقتی تلگرام این رفتار شما را دیده شما را در لیست سیاه خود قرار داده.
این هم کاملا واضح است.
اگر کسی میخواهد با کسی صحبت کند باید جایی برود که برای آن ساخته شده است، دوست یابی(خارج از گروههای تلگرامی) برای تلگرام نیست، اگر بود ساختار آن را اینگونه نمیساختند: «یعنی اینگونه بسازند که هر کسی تصمیم بگیرد با یک فرد ناآشنا حرفی بزند، آن فرد بتواند جلوی ادامه فعالیتش در تلگرام را با بلاک کردن و ریپورت کردن بگیرد».
برای اینکار چت رومها را ساختهاند و گروههای دوستانه را در OTTها و احتمالا مکانهای آنلاین دیگری که من نمیشناسم.
ضمنا کسی را که مزاحمت درست میکند را وقتی دستگیر میکنند معمولا عذر خواهی میکند و بعد رفتارش را اصلاح میکند تا بتواند به آن جامعه باز گردد، و فحش دادن شما کاملا به مسائل دیگری باز میگردد (چیزی غیر از اصلاح رفتار).
متن آخر من:
بخاطر اینکه اتیکت و تربیت اجتماعی درست استفاده از تلگرام را نمیدانستید من آن قبلی را Unblock کردم، امیدوارم اگر آن اکانت قبلی را لازم دارید بجای فحش دادن به کسانی که شما در خانهشان را بدون درخواست آنها زدهاید، بروید و از آنها عذر خواهی کنید و درخواست زمانی را کنید که لطف کنند و آنبلاک شوید.
تلاش برای یادگیری عمیق از محتوای کمعمق تلگرام
متن بالا را که خودم باز خواندن چند اشکال در منطق حاکم بر آن یافتم، اما برای خودم تجربه جالب انگیزی بود:
- اینکه من قسمتهایی که میدانستم را کنار هم گذاشته بودم و میانشان را با ذهنم پر کردم، وگرنه دقیقا نمیدانستم که آیا واقعا تلگرام آنگونه که من حدس میزنم رفتار میکند یا خیر (پس اولین تجربهام این بود: احتمالا کار مغز پر کردن جاهای خالی با اطلاعات دم دستی است) البته در این مورد قبلا خوانده بودم اگر کلیدواژههای «انسان در جستجوی معنی» یا «مدل ذهنی» را سرچ کنید به نتایج مفیدی در این رابطه میرسید.
- و اینکه تلگرام واقعا کسانی را که زیادی بلاک میشوند را وارد لیست سیاه میکند، اگر این اتفاق در آینده در سطح فیزیکی هم برایمان بیفتد چه؟ اگر بعدن هوشمندسازی را تا کف خیابانها هم ادامه بدهیم. آیا همه کسانی که مثلا ۱۵ بار توسط مردم از در خانههایشان با سردی بسته شوند چه؟ آیا این مکانیزم برای مجرم یا مزاحم دانستن دیگران، که بر حسب و با شاخص میزان block شدگی عمل میکند الان نیازی به اصلاح ندارد؟
اصلا بلاک شدن را بیخیال! اگر بعدا سیستم دنیا جوری باشد و چرخش به نوعی بچرخد (که اینطور خواهد شد) که در جزئی ترین لایههای زندگی ما الکترونیکی بودن و هوشمند سازی دیجیتالی رسوخ و رسوب کند؛ آیا آنها آنگونه که ما انتظار داریم کار خواهند کرد؟
من که بعید میدانم با این وضعیت irrationality ما وضع ابزارهایی که میسازیم حتی اگر از خودمان بهتر کار کنند، فکر کنند و تصمیم بگیرند خطاهای ذهنمان در آنها پنهان یا آشکار وجود نداشته باشند.
همانطور که خدا را میتوان در تک تک انسانها و غیر انسانها دید، در آن روباتی که قرار است به کمک ما بیاید هم ذهن پر اشکال خودمان را خواهیم یافت.
- فکر دیگری که بهنظرم میآید کشف «مدل حاکم بر تلگرام» است، یا کشف «مدل ذهنی تصمیمگیران تلگرام». بهنظرم با کمک «بررسی امکانات تلگرام» و «بررسی رفتار ما انسانها در تلگرام» و «بررسی رفتار ما انسانها با هم در تلگرام» میشود ذات این ابزار را شناخت. البته هنوز دانش تحلیلگری من آن مقداری که خودم آن را حداقل لازم می دانم کافی نیست. و باید برایش زمان بیشتری بگذارم. فقط خواستم در اینجا این تجربه را با شما Share کنم.