ایمان میرزایی

It's not about how many resources you have; it's about having the right focus. Lean Enterprise Book

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

جمعه, ۲۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۴۳ ب.ظ ایمان میرزائی
به بهانه‌ی کتاب جدید سریع‌القلم؛ مدل‌ذهنی متناسب با ایران دیجیتالی

به بهانه‌ی کتاب جدید سریع‌القلم؛ مدل‌ذهنی متناسب با ایران دیجیتالی

پیش‌نوشت: طولانی شده و می‌شد این متن را کوتاه‌تر نوشت. برای همین می‌توانید مستقیما ایران سال ۱۴۲۲ را بخوانید و از باقی متن بگذرید.

 

پیش‌نوشت بعدی: قبل از اینکه نکاتی که به ذهنم آمده را بنویسم دوست دارم متن تقدیمی کتاب تازه منتشر شده‌ی محمود سریع‌القلم را بنویسم، تا ذهنیتی را از همین ابتدا به خواننده تلقین نکنم (کاری که در نوشته‌های پیشین این وبلاگ به وسیله‌ی عنوان‌گذاری گفته‌های ایشان، کرده‌ام!) بنابراین لطفا اصل متن ایشان را بخوانید و اگر صلاح دیدید یا فرصت کردید ترشحات ذهنی من را هم می‌توانید نگاهی بیندازید، مخصوصا اگر مانند من دانشجوی (آنلاین یا آفلاین) MBA هستید، یا اینکه توسعه‌ی دهنده (وب یا نرم‌افزار یا چیزهای دیگر) هستید.

 

ایران سال ۱۴۲۲

تقدیم به ایرانیانی که در سال ۱۴۲۲ زندگی خواهند کرد به طوری که:

۱- در انتخابات مردم به احزاب رای خواهند داد نه افراد؛

۲- صادرات پتروشیمی ایران، سهمی جزء پنج کشور اول جهان را خواهد داشت؛

۳- در جاده‌ها، هر ۲۵ کیلومتر، یک بخش استراحت وجود خواهد داشت؛

ادامه مطلب...
۲۰ مهر۰ ۹۷ ۱ کامنت
ایمان میرزائی

اعتماد فقط یک کلمه است و اعتماد کردن یک مهارت

چند لحظه پیش زنگ زدند و گفتند که گویا شما کتابی را اضافه بر سفارشتان دریافت کرده‌اید.

گفتم بله درست است، چند روز پیش ایمیل زده بودم و گفتم.

تشکر کرد و گفت: خب کتاب که به دردتان نمی‌خورد؟

با خودم فکر کردم که Word Power In Politics که واژگان و اصطلاحات رایج در علوم سیاسی را در خود دارد به دردم می‌خورد یا نه؟ بعد سریع با خودم فکر کردم به چه فکر می‌کنی این‌ها می‌خواهند کتاب را به تو بفروشند، تو این کتاب را نمی‌خواستی دیگر فکر نکن حتی اگر کمی علاقه‌مند یا حداقل کنجکاو به علوم سیاسی هستی.

بعد از پاسخ منفی گفت خب لطف می‌کنید کتاب را بفرستید؟ و ببینید می‌شود کاری کرد که وقتی به دست‌‌مان رسید کرایه را ما خودمان بپردازیم؟ گفتم باشد، فقط فردا اگر مجبور شدم پول را بدهم با من تماس می‌گیرید تا شماره حساب را بهتان بدهم؟

گفت نه. وقتی دستمان رسید این‌کار را می‌کنیم!

خیلی سرد تماس را قطع کردم.

 

ادامه مطلب...
۳۰ آذر۰ ۹۵ ۰ کامنت
ایمان میرزائی